معرفت
هر که خواهد یار باشد با دلم
در تمام عمر باشد او گلم
از تمام دُر و گوهر در کلام
من یکی از او بخواهم در مرام
معرفت از قلب او خواهش کنم
یک جهان خوبی را یارش کنم
معرفت را پنج گنج است در نهان
هر یکی از دیگری برتر بدان
میم ان مهر است و پاکی و وفا
عین ان عشقی برای لحظه ها
ر به راستی ها کشاند روزگار
ف فروتن میکند در هر دیار
ت همان در معنی خوارم نکن
بعد از این گویم مرا ترکم نکن
گر تمام معرفت در فکر توست
پس بیا چون روح من بیمار توست
نظرات شما عزیزان: